سفارش تبلیغ
صبا ویژن
میراث انتظار
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  محسن ملکی[6]
 

برای تعجیل در ظهور اقا و سلامتی ایشان صلوات فراموش نشه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

   نویسندگان وبلاگ -گروهی
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 26
کل بازدید : 483116
کل یادداشتها ها : 738

   موسیقی

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 87/7/14 ساعت 12:28 ص توسط محسن ملکی


آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد

آقا بیا تا با ظهور چشم‌هایت
این چشم‌های ما کمی تقوا بگیرد

آقا بیا تا این شکسته کشتی ما
آرام راه ساحل دریا بگیرد

اقا بیا تا کی دو چشم انتظارم
شب‌های جمعه تا سحر احیا بگیرد

پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد

اقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد

http://golenarges.blogsky.com/



  



نوشته شده در تاریخ 87/6/29 ساعت 12:52 ص توسط محسن ملکی


دعا کنید رسد آن زمان که یار بیاید

خزان باغ جهان را زنو،بهار بیاید

دعا کنید،دعایی که آفتاب درخشان

به سرپرستی گلهای روزگار بیاید

کتاب عشق گشایید و "و ان یکاد"بخوانید

دعا کنید که آن یار غمگسار بیاید

سیمین دخت وحیدی



  



نوشته شده در تاریخ 87/6/29 ساعت 12:51 ص توسط محسن ملکی


و این بار نیز از پس هزاران سال دردهای بشری

مردی که مثل کسی نیست

او خواهد آمد درست در چنین روزی

در شبی که ماه در صلابتش خواهد گریست ، پنهان و نیمه

چه ناگسیخته شده ایم

در روزگار هجرت نور

نجات دهنده ای در راه است

اگر ما در دوردست ایستاده نباشیم

خواهد آمد به هر نامی که بخوانیمش

منجی ، موعود ، redeemer ، libérateur ، mentrao ، ژلورین ، ...

هر چه که بنامیمش او خواهد آمد با دستانی پر از نور

با چشمانی پر از امید

از هم اکنون به انتظار خواهیم نشست



  



نوشته شده در تاریخ 87/6/24 ساعت 11:22 ع توسط محسن ملکی


شعری از آقای علی کفشگر که برای امام زمان سروده است را مینویسم.

می آیی و تمام زمین است مال تو

خورشید ذره ای است ز شرح جمال تو

جوشیده در چکاد افق انتظار ما

پیچیده در عبور زمان عطر خال تو

وقتی که میرسی ز افقهای دور دست

گم می شودتمام زمین زیر بال تو

تو از تمام آیینه ها مهربانتری

باران چگونه وصف کند شرح حال تو ؟

یوسف ترین غریب قبیله تویی عزیز

پر می کند تمام دلم را  خیال تو

ماییم و سینه های پریشان همین و بس

ماییم و مهربانی زهرا خصال تو



  



نوشته شده در تاریخ 87/6/24 ساعت 11:17 ع توسط محسن ملکی


دست تو باز مى‏کند، پنجره‏هاى بسته را

هم تو سلام مى‏کنى، رهگذران خسته را

دوباره پاک کردم و به روى رف گذاشتم

آینه قدیمى غبار غم نشسته را

پنجره بى قرار تو، کوچه در انتظار تو

تا که کند نثار تو، لاله دسته دسته را

شب به سحر رسانده‏ام، دیده به ره نشانده‏ام

گوش به زنگ مانده‏ام، جمعه عهد بسته را

این دل صاف، کم کمک شده‏ست، سطحى از تَرک

آه! شکسته‏تر مخواه آینه شکسته را

"ثابت محمودى" (سهیل)



  



نوشته شده در تاریخ 87/6/14 ساعت 12:10 ص توسط محسن ملکی


هر جمعه و سه شنبه نشستم در انتظار

این بار هم نیامده بودی سر قرار

گفتی اگر عاشقی کو نشانه ات؟

من عاشقم...من عاشقم...نشان به همین قلب بی قرار

بر روی ریل های زمان خیره مانده ام

شاید تو را بیاورد از راه یک قطار

حرف دلم عصاره ی این چند واژه است

تا کی شکست؟تا کی خورد شدن بغض انتظار؟

تقویم بی تو هرچه که باشد قشنگ نیست

فرقی نمی کند،چه زمستان و چه بهار

از روزهای آمده و رفته خسته ام

از هرچه کار...پول....ریاکارکارکارکارکار

از هرچه که ریشه اش به حقیقت نمی رسد

از شاخه ی دروغ و از اسم مستعار

روزی تو میرسی و جهان پاک میشود

این شعر اگرچه قابلتان را نداشته آقا

قبول کنیدش

آقا قبول کنیدش به یادگار

منبع:بخش ثبت مطالب تبیان 



  



نوشته شده در تاریخ 87/6/14 ساعت 12:9 ص توسط محسن ملکی


کاش در این رمضان لایق دیدار شویم

سحری با نظر لطف تو بیدار شویم

کاش منت بگذاری سرمان مهدی جان

تا که همسفره ی تولحظه افطار شویم
منبع:سایت تبیان بخش ثبت مطالب روزانه



  





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ