برای تعجیل در ظهور اقا و سلامتی ایشان صلوات فراموش نشه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 92
کل بازدید : 483475
کل یادداشتها ها : 738
امشب جاده دلم و با ستاره ها فرش کردم و آسمونشو با بی قراری غریب شقایق ها آذین بستم ،به گلدون های سیراب از تشنگی وعده ی یک قطره ی وصل دادم و به پرنده های شکسته بال امید به آسمون آبی که توش بشه هوای تو زندگی کرد...
آقا...آقا....آقای ندیده ام!!! می دونم که بالاخره روزی قدم توی جاده ی بی قراری های دلم می گذاری.....می دونم.
آمدی ،آمدی برای چشمهای دخترکان گوشههای زخمی زمین تا دیگر جایی از دنیا درد نکند تا پرندهای آه نکشد و بی آشیانهای تا امید نمیرد.ودستهای مردمان این کهکشان بزرگ همیشه پر باشد از سخاوت و مهربانی بی دغدغه یک لقمه نان .چشمان نرگس خاتون روشن خبر آمدنت گلوی جمعهها را پر از فریاد کرده است .
شنیدهام که امشب ماه از شرم نور وجودت پرده حجاب زمین را بروی خود می کشد ای باقیمانده خدا بر روی زمین مرا بکسی نسپار.
آقاجان تولدت مبارک است برای زمین و زمینیان
اللهم عجل لولیک الفرج©
بنام خداوند بخشایشگر مهربان
سلام بر مهدی فاطمه،یاس محمد(ص)و سلام بر منتظران آن حضرت .مهدی جان هر جمعه ای که می رسد من در انتظار ظهورت هستم و دست به دعا برداشته و از خداوند صادق الوعده تعجیل ظهورت را می طلبم.یا ابا صالح از روزی که چشم بدنیا گشودم هر جمعه منتظر آمدنت لحظه شماری کرده ام .مهدی جان روز و شبم را به عشق تو منتظر می نشینم که بیایی و بدی ها و بیدادی ها دنیوی را پاک کنی .ای کاش،ای کاش می توانستم چهره نورانیت را برای چند لحظه هم که شده به تماشا نشینم .یا ابا صالح من فدای قدموم مبارکت که از کعبه زادگاه امیر مومنان تا کرب و بلا که در آن سید الشهدا به شهادت رسید.هر آدینه به امید ظهورت می نشینم .بیش از این منتظرانت را به انتظار منشان دست بدعا بردار و اذن قیامترا از خداوند مهربان تعجیل کن.
تو روح سبز بهاری،چو یاس زیبایی
شمیم سنبل عشقی،نسیم دریایی
حضور سبز تو در دل همیشه نورانیست اگر چه غایبی اما امید دلهایی
دلم بیاد تو هر دم بهانه می گیرد
خدا کند که بیایی تو ای اهورایی
تو عارفانه ترین شعر دفتر عشقی
غزل زنام تو گیرد شمیم زهرایی
به انتظار تو قائم نشسته محبوبا امید منتظران پس چرا نمی آیی
اللهم عجل لولیک الفرج
باز جمعهاى دیگر...
در انتهاى کوچه پس کوچههاى غربت زده شهرِ دلم در انتظار تواى غریبه آشنا بىتابم، حیرانم؛
دیگر دریاى همیشه جوشان چشمانم نمىجوشد و در برابر سهمگینترین توفانها به غرش در نمىآید. دیگر اشکى نمانده، دیگر صبرى نمانده.
منادى حضورت، اى غیاث الفقراء، حضور سبز تو را همیشه در آسمان و زمین ندا مىدهد. نوروزها، عاشوراها، جمعهها پى در پى گذشتند و مىگذرند؛ ولى هیهات!
کاش اجل مهلتى مىداد تا شاهد ظهور سبزت باشم و اگر نه حتّى شاخه گلى خشکیده زیر پاى مبارکت گردم تا نشانى از انتظارها باشد.
مىرسد از راه مردى بانگاه سبزسبز
مىرسد با خندهاى از شاهراهى سبزسبز
مىرسد امّا دلش مثل من و تو تیره نیست
مهربان است و صمیمى، بىگناهى سبزسبز
او که مىآید زمین را جمله عرفانى کند
تا بخواهى سرخ سرخ و تا بخواهى سبزسبز
او که مىداند چگونه عشق را معنا کند
مىرسد امروز و فردا با عبایى سبزسبز
او منتظر است تا که ما برگردیم ماییم
که در غیبت کبری ماندیم عمری است که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم برای امدنت انتظار کا فی نیست دعا و اشک دل بی قرار کافی نیست خودت دعا کن ای نازنین که برگردی دعا ی این همه شب زندهدار کافی نیست یا ابا صالح المهدی (عج)
عید اومدهمه میگن بهاره
دشت ودمن لاله شده دوباره
گفتی اگر بهاراومد خبرکن
بهار اومده نزدیک سبزه زاره
مرغ دلم از تو قفس پریده
روی حصاردل درانتظاره
نرگس نسترن همه شاهدن
بی تو دلم تو سینه بی قراره
گفتی که با بهار می آم دیدنت
بهار اومد عروس این دیاره
گلپونه بامار باهم آشتی کردن
توهم بیا آشتی کنیم بهاره